کد مطلب:128031 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:374

چرا باید به یاد وقایع عاشورا عزاداری کرد؟
تا این جا فهمیدیم كه باید در جامعه عواملی را ایجاد كرد تا احساسات و عواطف دینی مردم را تحریك كند و آنها را برانگیزاند تا كاری مشابه كار سیدالشهداء علیه السلام انجام دهند؛ راه او را ادامه دهند و نسبت به این امر مهم علاقه پیدا كنند. اما موضوع دیگری كه در اینجا مطرح می شود این است كه یگانه راه برانگیختن احساسات و عواطف عزاداری و گریه نیست. عواطف انسان ممكن است با مرام جشن و سرور هم تحریك شود. می دانیم كه در ولادت های مبارك، در میلاد خود سیدالشهداء (ع)، وقتی مراسم جشن برگزار می شود، مدح ها خوانده می شود و مردم از طریق آنها شور و نشاطی می یابند. سؤال سوم این است كه چرا برای تحریك احساسات از مراسم شاد استفاده نمی كنید؟ چرا باید گریه كرد؟ چرا باید به خود زد؟ چرا باید زنجیر بزنیم؟ بیاییم به جای این كارها جشن بگیریم،نقل و نبات پخش كنیم، شیرینی بدهیم، مدح و سرود بخوانیم، تا احساسات مردم تحریك شود.

جواب این است كه احساسات و عواطف انواع مختلفی دارد. تحریك هر نوع احساسات و عواطف، باید با حادثه مربوط متناسب باشد. حادثه ای كه بزرگترین نقش را در تاریخ اسلام ایفاد كرد، حادثه شهادت ابی عبدالله بود. او بود كه مسیر تاریخ اسلام را عوض كرد. او بود كه


درسی برای حركت، برای نهضت، برای مقاومت و برای استقامت تا روز قیامت به انسان ها داد. برای آنكه آن خاطره تجدید شود، فقط مجلس جشن و شادی كافی نیست.باید كاری متناسب با آن حادثه انجام داد. یعنی باید كاری كرد كه حزن مردم برانگیخته شود، اشك از دیده ها جاری شود، شور و عشق در دلها پدید آید. و در این حادثه چیزی كه می تواند چنین نقشی را بیافریند، همین مراسم عزاداری و گریستن و گریاندن دیگران است؛ در حالی كه خندیدن و شادی كردن هیچ وقت نمی تواند این نقش را ایفا كند. خندیدن هیچ وقت آدم را شهادت طلب نمی كند. هیچ وقت انسان را به شلمچه نمی كشاند. هیچ وقت نمی توانست سختی ها و مصیبتهای هشت سال جنگ را بر این مردم هموار كند. این قبیل مسائل عشق دیگری می خواهد كه از سوز و اشك و شور پدید می آید. راه آن هم همین عزاداری ها است. این سؤال سوم كه چرا ما باید برای زنده نگه داشتن خاطره سیدالشهداء علیه السلام عزاداری و گریه كنیم.